محل تبلیغات شما

من در آینده میخواهم پذشک شوم چون علاقه زیادی به این شغل دارم ودوست دارم به همنوع خود به این طریق کمک کنم و شخص تاثیر گذاری برای کشور خود باشم.

اما آینده این شغل در ایران تا حدودی مبهم بوده و نمیتوان پیش بین درستی از آن کرد.زیرا به تازگی متقاضی آن بسیار زیاد شده وامکان ادامه تحصیل دراین رشته بسار دشوار است.

از حدود ۵۰ سال گذشته تب گرایش دانش آموزان و والدین به رشته علوم تجربی در جامعه فراگیر شده و در سال­های اخیر با توجه به وضعیت و شرایط اقتصادی شدت بیشتری نیز پیدا کرده است به طوری که گویا راهکاری برای درمان آن وجود ندارد.

آمار متقاضیان ورود به رشته های پزشکی در دانشگاه خود گویای وضع موجود است که بیشترین سهم دانش آموز را در بین سایر رشته­ ها به علوم تجربی اختصاص داده است:

 کنکور سال ۹۶

۹۳۰ هزار و ۲۰۸ نفر  شرکت کننده

۵۸۰ هزار و ۵۷۰ داوطلب در گروه آزمایشی علوم تجربی

کنکور سال ۹۷

۱۱ هزار و ۸۲۵ داوطلب شرکت کننده

۶۴۲ هزار و ۴۵۱ نفر در گروه آزمایشی علوم تجربی

نگاهی به آمارها در سال­های دیگر هم نشان می­دهد که این حکایت همچنان ادامه داشته است…

کاهش گرایش دانش آموزان به رشته ریاضی

به گفته علی زرافشان معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش اگر ظرفیت پذیرش و استخدام در بیمارستان­ها و مراکز درمانی تکمیل شود با خیل عظیم پزشکان بیکار مواجه خواهیم شد.

وی همچنین کاهش گرایش دانش آموزان به رشته ریاضی را نگران کننده دانسته و می­گوید:

شمار دانش آموزان رشته ریاضی در مقطع دوم متوسطه نسبت به سایر رشته­ ها به حدود ۱۱ درصد رسیده است؛

بازار کار مناسبت­ تر در بخش بهداشت و درمان رشته پزشکی را دلیل دیگر استقبال نکردن از رشته ریاضی دانست؛

باید با تغییر شیوه های آموزش، تسهیل یادگیری و ایجاد جذابیت زمینه علاقه مندی دانش آموزان به رشته ریاضی را فراهم کرد.

دانش ­آموزانی که در رشته تجربی تحصیل می­کنند به امید قبولی در رشته پزشکی، علوم تجربی را انتخاب می­کنند اما در واقعیت از ۶۴۰ هزار نفر شرکت ­کننده رشته علوم تجربی در نهایت یک هزار و ۵۰۰ نفر در رشته پزشکی قبول می­شوند.

مهمترین علت گرایش دانش آموزان به رشته علوم تجربی را می­توان کسب درآمد بالا، جذابیت این رشته و احتمال بازار کار مناسب دانست.

علاوه بر شرایط جامعه و مسایل اقتصادی، خانواده ها هم به این موضوع دامن می­زنند و چه رشته ­ای بهتر از پزشکی که علاوه بر درآمد بالا، منزلت و پرستیژ اجتماعی هم داشته باشد اما متأسفانه در واقعیت با پزشکان بیکاری مواجه می­شویم که به شغل­های دیگر روی آورده ­اند.

متأسفانه از بین داوطلبان شرکت ­کننده در کنکور تجربی تنها کمتر از پنج درصد آنها پذیرفته می­شوند و باقی داوطلبان پشت کنکور مانده یا مجبورند رشته­ای را که علاقه ندارند انتخاب کنند.

برخلاف تصور عمومی، عده زیادی از پزشکان از وضعیت درآمد خود راضی نیستند، طبق آمارها ۷ تا ۱۰ هزار پزشک به شغل­های دیگر روی آورده ­اند.

اگر نگاهی به هزینه ویزیت پزشکان شمال شهر تهران و رفت و آمدی که به مطبشان وجود دارد بیندازیم، می­گوییم این قشر درآمد خوبی دارند اما در سوی دیگر این ماجرا پزشکانی هستند که مجبورند برای تأمین هزینه­های زندگی، شغل دوم داشته باشند.

تنها ۱۰ درصد پزشکان درآمد خوبی دارند

طبق نظر دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، تنها ۱۰ درصد پزشکان درآمد خوبی دارند و ۴۰ درصد می­توانند عهده تأمین مخارج خود برآیند؛

اما ۵۰ درصد بقیه که اکثر آنها پزشکان عمومی­ اند دچار مشکل هستند. به گفته ایرج خسرونیا اغلب پزشکان در مناطق دور از پایتخت وضعیت معیشتی خوبی ندارند به طوری که برخی از آنها در روز دو نفر مریض هم برای ویزیت ندارند.

بیشترین آمار بیکاری هم دامنگیر پزشکان عمومی است که سه چهارم اعضای جامعه پزشکی کشور را شامل می­شوند.

کم اشتغالی پزشکان

اکنون ۴ هزار و ۵۰۰ متخصص در مناطق محروم در حال فعالیت هستند و دولت از جیب خود برای ماندگاری پزشکان هزینه کرده است.

کم اشتغالی پزشکان به عنوان یکی از معضلات نظام سلامت مطرح است؛ منظور از کم اشتغالی این است که میزانی که یک پزشک در طول هفته از ظرفیت علمی، خدماتی، پزشکی و حرفه‌ای او استفاده می‌شود به مراتب کمتر از میزان مطلوب است.

به دلیل اینکه فرصت‌های شغلی درخور در اختیار جامعه پزشکی بویژه پزشکان جوان قرار نمی‌گیرد. این موضوع بی‌تردید به مرور به نظام سلامت لطمه وارد می‌کند.

یک پزشک جوان کشور با وضع موجود نیاز دارد، ۵ تا ۱۰ سال از عمرش را برای رساندن گردش اقتصادی مطب خود به وضعیت استاندارد، صرف کند، اذعان می‌دارد:

معافیت‌های مالیاتی، ایجاد ساز و کارهای تسهیلاتی برای استفاده از وام‌های بانکی با سود پایین، و موضوع پزشکان جوانی که در شروع کارشان نیازمند راه‌اندازی مطب یا واحد ارائه خدمات هستند به ویژه در مناطق محروم می‌تواند برای بهبود وضع موجود مفید باشد.

برخلاف آنچه تصور می­شود وضع پزشکان جراح خوب نیست؛

موضوع معیشتی در برخی رشته‌های جراحی باعث شده است دانشجویان تمایلی به ادامه تحصیل در این رشته‌ها نداشته باشند، براین اساس ادامه این روند به نفع مردم و نظام سلامت کشور نیست.

عدم تناسب سرانه تعداد پزشکان با جمعیت کشور

طبق گفته وزیر بهداشت سرانه تعداد پزشکان متناسب با جمعیت کشور نیست و تعداد پزشکان اعم از پزشک عمومی و به ویژه متخصص در کشور کم است و این شکایتی است که مردم به ویژه در مناطق محروم دارند.

حدود ۵۲ یا ۵۳ هزار پزشک عمومی و نزدیک به ۴۰ هزار پزشک متخصص داریم؛ البته توزیع پزشک عمومی مان نسبتاً عادلانه است ولی درباره پزشک متخصص چنین نیست.

نسبت پزشک متخصص در کشور به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت دو تا دو و نیم پزشک و پزشک عمومی به طور متوسط ۷/۶ نفر است.

تعداد پزشک متخصص در ایران طبق آمار ایرج حریرچی قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، ۴۸/۰ به ازای هزار نفر است؛این در حالی است که در کشورهای دیگر این عدد به ۵/۱ تا ۵/۲ به ازای هر هزار نفر می رسد.

وی ادامه داد: در شرایط کنونی، ما هم در سرانه پزشک متخصص کمبود داریم هم در توزیع پزشکان با مشکل مواجه هستیم به نحوی که در بعضی رشته­ ها حدود ۴۰ – ۳۵ درصد پزشکان در تهران هستند.

توزیع پزشکان؛ اشکال اصلی

در کشورهای مختلف با توجه به گستردگی کشور، دسترسی ها و امکاناتی که در هر کشور وجود دارد، میزان سرانه پزشک متفاوت است.

در کشوری مثل ایران که سرانه پزشکان حدود ۵/۱ به ازای هر هزار نفر است می­توان گفت تقریباً پوشش خوبی وجود دارد.

البته این عدد در جهان دو به ازای هر هزار نفر است که با توجه به شرایط مختلف، این پزشکان و دندان­پزشکان حوزه سلامت را پوشش می­دهند.

با محاسبه پزشکانی که مهاجرت می­کنند یا فوت شده ­اند، حدود ۱۲۰ هزار پزشک و دندانپزشک به صورت فعال در کشور هستند.

اگر بخواهیم صرفاً تعداد پزشکان را در نظر بگیریم عدد کنونی کمتر از ۵/۱ به ازای هر هزار نفر است که در این قسمت حدود ۱/۱ مختص پزشکان و حدود ۴/۰ مختص دندان­پزشکانی است که در ایران کار می­کنند.

پزشک بیکار یا  کمبود تعداد پزشکان؟

هم اکنون تعداد پزشکان ما که فعالیت می­کنند کم است ولی پزشک، کم نداریم.

واقعیت این است که ما به طب عمومی توجه نکرده ­ایم آن هم در حالی که ۷۰ درصد پزشکان ما پزشک عمومی هستند.

این که نظام ارجاع یا پزشک خانواده ایجاد شود دلخوشی بالایی برای آن­ها نیست.

حتی برخی از افراد در خارج از حوزه پزشکی درآمدهای خوبی دارند. ما پزشکان عمومی را برای ارائه خدمت محدودکرده­ایم. موضوع دیگر نیز بحث فرهنگی است که باید روی آن کار شود.

برخی افراد حتی برای یک سرماخوردگی به فوق تخصص ریه مراجعه می­کنند.

باید بدانیم که پزشکان عمومی ما تبحر لازم برای تشخیص اولیه و درمان را دارند و ۱۰ تا ۱۵ درصد خدمات ما به خدمات تخصصی و فوق تخصصی نیاز دارد و به طور قاطع می­توان گفت ۸۰ درصد نیاز مردم با خدمات پزشکان عمومی مرتفع می­شود و اگر این فرهنگ­سازی صورت بگیرد بدون تردید این امر به اقتصاد پزشکان عمومی کمک خواهد کرد.

پایین ­ترین رده سرانه پزشک

آمار حاکی از آن است که تعداد پزشکان ایرانی نه تنها زیاد نیست بلکه حتی سرانه پزشکان ما نسبت به کشورهایی چون فلسطین، تاجیکستان، یا دیگر کشورهای منطقه کم هم است؛

سرانه پزشک نسبت به جمعیت (هر پزشک به ازای هر هزار نفر) با شاخص های مختلف اندازه­ گیری می­شود گفت:

درکشورهای توسعه یافته و پیشرفته، این شاخص از سه به بالاست.

به عبارتی تردیدی وجود ندارد که ما از نظر حضور پزشکان متخصص و فوق تخصص با مشکل روبه رو هستیم.

جمعیت پزشکان پیش از انقلاب اسلامی، کمتر از ۱۵ هزار نفر به ازای ۳۰ میلیون نفر جمعیت کشور بوده است؛ درحالی‌که امروز با جمعیت ۸۰ میلیونی ایران، تعداد پزشکانی که در کشور فعالیت می‌کنند حدود ۱۰۰هزار نفر هستند. با وجود این، لازم است، تعداد پزشکان به ازای جمعیت (سرانه پزشک) در ایران با کشورهای پیشرو در عرصه سلامت مقایسه شود تا بتوان با قطعیت گفت تعداد پزشکان در کشور کافی و حتی زیاد است یا خیر. در ایران، سرانه پزشک به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت ۱٫۵۹ است. اما در بسیاری از کشورها این شاخص بیش از ۲ بوده و در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت عموماً به ۳ تا ۴ پزشک به ازای هر ۱۰۰۰ نفر می‌رسد (نمودار ۱).  در بین بیست‌وچهار کشور آسیای میانه و آسیای غربی ایران در جایگاه هجدهم و بعد از کشورهایی مانند قطر، عربستان سعودی، عمان، کویت و فلسطین قرار دارد. هم‌چنین سرانه پزشکان متخصص به ازای ۱۰۰۰ نفر جمعیت در ایران حدود ۰٫۶ برآورد شده، درحالی‌که در کشورهای پیشرفته این شاخص بین ۲ تا ۳ است.

علاوه بر این، همین تعداد محدود پزشک هم عمدتاً در شهرهای بزرگ (به‌ویژه تهران) مستقر هستند و مردم ساکن روستاها (حدود ۲۰ درصد از جمعیت کشور) و شهرهای کوچک (حدود ۵۰ درصد از جمعیت کشور) شدیداً از مشکل کمبود پزشک و به‌خصوص پزشک متخصص رنج می‌برند. این افراد عمدتاً برای دسترسی به خدمات پزشکی راهی شهرهای بزرگ می‌شوند و با مشکلاتی از قبیل هزینه‌های زیاد رفت‌وآمد، صف‌های طولانی بیمارستان‌ها، نداشتن محل خواب و خیابان‌خوابی همراهان بیمار و … دست‌وپنجه نرم می‌کنند. به گفته عبدالرحمان رستمیان، نایب‌رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، بیش از ۵۰ درصد بیماران بیمارستان‌های تهران، افراد شهرستانی هستند، که عمده دلیل این مسئله تجمع ۳۰ درصدی پزشکان فوق تخصص در این کلان‌شهر است. در نمودار ۲، سرانه کل پزشکان در استان‌های مختلف ایران مقایسه شده است.

سؤالی که پیش می‌آید این است که اگر واقعاً در کشور کمبود پزشک هست، پس چرا تعداد زیادی از پزشکان بیکار هستند و حتی تمایل به مهاجرت دارند؟ پاسخ این سؤال را باید در نسبت پزشکان عمومی به متخصص در ایران جستجو کرد. در ایران، بیش از ۶۰ درصد از کل پزشکان، پزشک عمومی هستند؛ درحالی‌که در کشورهای پیشرفته، این آمار کمتر از ۳۰ درصد است. به دلیل کم بودن ظرفیت پذیرش دانشگاه‌ها در مقطع تخصص و فوق‌تخصص، عمده پزشکان مجبورند به دوره عمومی اکتفا کنند و همین موضوع سبب بیکاری آن‌ها می‌شود. البته باید توجه کرد بیکاری پزشکان عمومی عمدتاً در شهر تهران و کلان‌شهرها وجود دارد و هم‌چنان تعداد زیادی از روستاها و شهرهای کوچک از فقدان یا کمبود پزشکان عمومی رنج می‌برند. درواقع، مشکل اصلی این است که پزشکان به علت کمبود امکانات رفاهی حاضر به اقامت در روستاها و شهرهای کوچک نیستند و حتی طرح افزایش حقوق پزشکان مناطق محروم هم نتوانسته این مشکل را حل کند.

درمجموع می‌توان گفت مشکل کمبود پزشک در کشور و به‌خصوص شهرهای کوچک یکی از اصلی‌ترین مسائل نظام سلامت ایران است که پیامدهایی همچون تشکیل صف بیماران برای دریافت خدمات، کاهش کیفیت خدمات، محدودیت دسترسی به پزشک، افزایش خطای پزشکی و پرداخت‌های نامتعارف (زیرمیزی) و به‌تبع آن افزایش هزینه‌ها در نظام سلامت دارد. لذا یافتن راه‌حل و اقدام در جهت افزایش تعداد پزشکان باید یکی از اولویت‌های اصلی مسئولان این حوزه باشد.

افزایش تعداد پزشکان، نیاز فوری کشور

افزایش ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی یکی از راه‌حل‌هایی است که در دولت یازدهم موردتوجه قرار گرفت؛ به گفته وزیر بهداشت، این ظرفیت ۳۰ درصد افزایش یافته است. اما این رویکرد باید همچنان ادامه داشته باشد و متوقف نشود. در صورت محدودیت منابع مالی برای توسعه آموزش رایگان، پذیرش دانشجویان (مازاد بر ظرفیت سابق) در ازای دریافت شهریه می‌تواند صورت گیرد تا بار مالی آن برای دولت به حداقل برسد. برای اینکه افراد با سطح اقتصادی پایین نیز از این آموزش‌ها، بهره‌مند شوند، دولت می‌تواند به دانشجویان وام با اقساط طولانی و بهره کم بدهد. هم‌چنین سایر نهادها (مانند سپاه، ارتش، ستاد اجرایی فرمان امام و…) می‌توانند دانشجویان را مشروط به خدمت و استخدام بورسیه کنند که این امر منوط به صدور مجوز و همکاری از سوی وزارت بهداشت است. ضمن اینکه با کاهش دادن مدت تحصیل پزشکی و حذف آموزش‌های تخصصی و گرایشی از دوره عمومی، می‌توان با ظرفیت فعلی هم تعداد فارغ‌التحصیلان و به‌تبع آن تعداد پزشکان را افزایش داد.

برای رفع مشکل کمبود پزشک در مناطق محروم نیز بهتر است با توجه به محدودیت منابع مالی، بومی‌گزینی دانشجویان پزشکی برای برخورداری از تحصیل رایگان به‌شرط خدمت طولانی‌مدت در مناطق محروم در دستور کار قرار گیرد. ضمن اینکه تأمین حداقل نیازهای معیشتی این دانشجویان طی دوران تحصیل، انتظارات درآمدی آن‌ها را در آینده کاهش داده و نیاز به پرداخت‌های نجومی برای ماندگاری پزشکان در مناطق محروم را برطرف خواهد کرد.

                                       

                                                منبع : سایت http://ayaronline.ir/ و https://dr-pedram.com/

دیجیتال مارکتینگ چیست و تاثیر و کاربرد آن در شغل انتخابی شما چیست؟

هوش مصنوعی چیست وکاربرد آن در شغل انتخابی خودتان چیست؟

شغل انتخابی خود را بنوسیدو آینده این شغل در ده سال آینده چیست؟

پزشکان ,  ,پزشک ,هزار ,نفر ,کشور ,    ,است که ,به ازای ,تعداد پزشکان ,که در ,سرانه تعداد پزشکان ,برای ماندگاری پزشکان ,درصد پزشکان درآمد ,همچنان ادامه داشته

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

عسل طبیعی